شهيد آيت الله بهشتي
متن زير گفتاري است بسيار ارزشمند و مهم از شهيد مظلوم بهشتي:
ما براي اينکه بتوانيم کارهاي بزرگي را انجام دهيم، بيشک بايد متشکل باشيم، رابطههاي ايماني و اعتقادي و عملي ديني و سازمان يافته براي رسيدن بهبخشي از اهداف و تحقق بخشيدن به قسمتي از مراحل يک انقلاب ميتواند کافي باشد ولي براي رسيدن به بخشي ديگر از اهداف و تحققبخشيدن به آن قسمت ديگر از آرمانهاي يک انقلاب کافي نيست.
اسلام به اين اکتفا نميکند که شما راستگو باشيد اسلام ميگويد هم بايد راستگو باشيد و هم بايد با دروغگويي و کژي ديگران مبارزه کنيد. اين روش اسلام است. اين اصل است.
تشکل، اصلي اجتنابناپذير است. اواخر سال گذشته در يزد بودم، در جلسه سخنراني گفتم شما يزديها يک مثل معروف داريد و آن مثل اين است که هفت تا يزدي ميخواستند به يزد بروند در مسير حرکتشان دو تا دزد سررسيدند. اينها را گرفتند و لباسهايشان و هرچه داشتند غارت کردند. بعد که علت را از آنها پرسيدند يکي از آنها گفت: آخر آن دو تا بودند همراه، ما هفت تا بوديم تنها. حالا اين يک واقعيت است. عدهاي ميخواهند شما هفت تا باشيد تنها، هفت ميليون باشيد تنها تا چند همراه بيايند هرچه داريد بگيرند و ببرند.
قدرت سازمان دادنمان کم است
من و چندتن از دوستان مکرر وقتي دور هم مينشينيم و اوضاع و اموال را ارزيابي ميکرديم به اين نتيجه ميرسيديم که نيروهاي مخلص مسلمان در جامعهها فراوانند و جامعه ما يک باطري بسيار پرارزش از نيروهاي نهفته است انبار و خزينه و گنجينه نيروهاست ولي اين نيروها يکديگر را درست نميشناسند و از وجود يکديگر به اندازه کافي خبر ندارند.
ما قدرت سازمان دادن و ساماندادن و تجربه تشکيلاتيمان کم است. گاهي ميبينيم که نيروها در هم ميلولند و کار زياد هم انجام نميگيرد. ايجاد يک تشکيلات اجتماعي برپايه اسلام از واجبات اسامي هراسان متعهد آگاه و مسلمان است.
طالب قدرت نيسيتم
يک عضو حزب استقلال مراکش همراه با عضو هيات تحريريه روزنامه ارگان اين حزب اينجا آمده بود. رو به ما گفت: آيا شما و دوستان شما خواهان تشکيل دولت بوسيله خودتان هستيد يا نه؟ گفتم: حقيقتش را بخواهي نه، لااقل من و دوستان نزديکم خواهان چنين چيزي نيستيم تعجب کرد و گفت: ما در حزب استقلال از همان دوران مدرسه بچهها را درس سياسي ميدهيم که آماده بشوند براي بست و مقام و... گفتم ما هم اينکار را خواهيم کرد اين لازمه حزب است يک حزب که جمع نميشوند کپ بزنند، جمع ميشوند تا به کارها سامان بدهند کارها را هم که ملائکه از آسمان نميآيند اداره کنند. کارها را همين مردم بايد اداره کنند ولي در عين حال ما طالب قدرت نيستيم...
حزب بر مبناي سياست علوي چون بايد توان سازندگي داشته باشد جاي سياست بازان و سياست پيشگان نيست جاي مجاهدان راه حق است به انواع جهاد و اين درسهايي گفتار و رفتار اعضاء حزب بايد نشان داده شود. حاملان فروغ و نورالهي باشند اين روح تشکلات است.
تشکل دوگونه است: يکي ضد خدا و ضداسلام و يکي خدايي و اسلامي است. تشکل ضدخدايي و ضداسلامي آن تشکلي است که عدهاي دورهم جمع بشوند و بگويند آقا آدم خوب کجا پيدا ميشود؟ البته در داخل ما! بيرون خبري نيست. انديشه خوب اگر بخواهي سراغش را بگيري بيا همينجا و...
اين طرز تفکر خود شيطاني و اهريمني است. ميخواهد مال يک فرد باشد و يا يک تشکيلات طاغوت معنايش همين است.
تشکل الهي آن است که نيروهاي مومن به خدا، نيروهاي مومن به ارزشهاي عاليه الهي و انساني بگويد متشکل ميشويم تا در حد توانمان از اين ارزشها دفاع کنيم و صاحبان ارزشها دفاع کنيم و صاحبان اين ارزشها درن نظرع محترم و معتبرند هرکجا که باشند خواه داخل تشکلات ما باشند خواه خارج از تشکيلات ما اين تشکيلات الهي است.
خطري بر انقلاب، اشخاص جانشين ارزشها
من صريحا عرض ميکنم در جمهورياسلامي ما بايد بنا را، بر اين بگذاريم که تلاش کنيم اين اکثريت جامعه ما قدرت و توان لازم را براي با هم نشستن و ايستادن و راهرفتن و به گفت و گو کاوش مشترک پرداختن و به نتايج قابلقبول براي به هدف رسيدن دارد. اما اين حال و هوايي که ما الان داريم حال و هواي مناسبي نيست...
يکي از مصيبتهاي عمر ما اين است که اشخاص کمکم دارند جانشين ارزشها ميشوند. اين خطرناک است. انقلاب ما، انقلاب ارزشهاست. ما بايد ارزشها را بشناسيم البته بايد اشخاص را هم بشناسيم اما اول ارزشها را، بعدا اشخاص را.
ماهيت تشکيلات
تشتتها و اختلاف سليقهها و هدفها در يک تشکيلات به مراتب از جامعه کمتر است و انجام و همگوني تشکل نيز به مراتب بالاتر، دونظريه هم در مورد ماهيت جامعه گفته که ما در مورد تشکيلات ميآوريم:
1. بنابر نظريه اول درصورتيکه انسان را تنها از بعد مادي بنگريم مجموعه انسانها در يک تشکل شبيه به مجموعه ابزاري ميشوند که در يک اتومبيل براي هدف مشخص گرد آمدهاند. در اين نوع ترکيب که ما آنرا اصطلاحا ترکيب صناعي ميناميم هويت اجزاء در هويت تشکيلات لحو نميشود و اصولا تشکيلات وجود مستقل از اجزاء ندارد بلکه تشکيلات عبارت است از مجموع اجزاء تشکلاتي بعلاوه روابط سازمان يافته آنها با يکديگر. اين نظريه در تشکلهاي اداري که اجزاء نه بنابر عقيده واحد که تنها براي حصول نتيجهاي مشخص گردآمدهاند ممکن است صحيح باشد.
2. بنابراين نظريه ترکيب اجزاء تشکيلات ترکيبي حقيقي است نه صناعي.
مثل مومنين در دوستيها و مهربانيهايشان با يکديگر مثل بدن است زماني که به جزيي سختي برسد ساير اعضاء با تب و گرمي و بيدار خوابي همدردي مينمايند. اين حالت در بين مومنين امکان ندارد و مگر آنکه نوعي ارتباط منظم و حساب شده بين آنان وجود داشته باشد.
تشکيلات مزاحم بر سر راه است.
1. تشکل بايد پاسدار ارزشها باشد نه پاسدار خود، نگهبان ارزشها باشد نه نگهبان خود هر وقت اين تشکل بجاي آنکه نگهبان ارزشها باشد و تلاشگر در راه ارزشها باشد. به جاي آنکه خداپرست و حقپرست و حقخواه، کمال دوست و کمالخواه باشد، خودخواه شد آن يک طاغوت است و چه بهتر که چنين طاغوتي بر سر راه امت نباشد.
2. تشکل بايد سازنده ما آسانکننده خودسازي براي ما و کمکي به سيراليا... براي شرکتکنندگان در اين تشکل باشد هر وقت يکي از ما يا جمع ما به تشکلمان مشغول و سرگرم شديم چنين تشکلي لهو ميشود و بايد از او پرهيز کنيم زيرا ما را از ياد خدا دور ميکند. اگر همهاش به فکر تشکلاتمان باشيم. اگر تشکيلات بر ايمان آنقدر محسوب شد که جانشين خدا و حق شد اين حالت لهو پيدا ميکند کار در تشکيلات حزب بايد آهنگ عبادت داشته باشد تشکيلات نبايد باشد و نبايد لغو باشد و نبايد لهو باشد. بايد کمک کند به جمهورياسلامي.
هر قدر جو تشکيلاتي پاکتر باشد آسيبپذيرتر است و يک مرتبه اين آسيب توسعه پيدا ميکند. يک عده تا بيرون يک تشکيلات هست ضعف شخصياش شخصي است. وقتي وارد تشکيلات ميشود ضعف شخصياش همراه با يک نوع امکان سرايت و سوار بر يک مرکب تيزپا و شرور است. مراقبت از ضعفهاي شخصي افراد لازم است.
يک تشکيلات اول با عرضه کردن بينشهايش، بينشهاي عقيدتي، مکتبي و شناساندن اين بينشها به مردم کارش را آغاز ميکند فعاليتهاي تشکلاتي در اين راه ساختن افراد تبديل به يک نيروي موثر شدن و پس از اينکه به يک نيروي موثر تبديل شد آنوقت ميتواند حضورش را در صحنه تعيين و سرنوشت جريان امور جامعه عملا نشان بدهد.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 01,مه,2024